ص 497، خانق الکلب (خفه کننده سگ) در برابر Barjonia racemosa Descneو Apocynum erectum vell(در صیدنه wellآمده که غلط است) هم آمده است و به نوشته تحفة المؤمنین، ص 97، اذارقی است که به فارسی کچوله نامند.
اَذَا َرَاقی/اذراقی
فارسی : کچله ، کچوله
شیرازی : فلوس ماهی
تنکابن : کلاخ دارو
مازندران: کلاخ دارو
عربی : قاتل الکلب ،حب الغراب ، خانق الکلب
هندی : کچله ، کچوله
إنگلیسی : نکس وامیکا
*توضیحات : تخم ثمر درختی است هندی به مقدار نارنجی بزرگ و پوست آن سرخ رنگ و بیبو و لحمی چندان ندارد و دانههای پهن مدور بسیار صلب و تلخ در میان آن میباشد مانند تخم بژهل که نیز ثمری است هندی در جوف بژهل و هر دانه در غلافی علیحده و تخم بژهل کوچک است و لحم آن مأکول به خلاف تخم اذاراقی که بزرگ و پهن و مدور و سمی غیر مأکول است و درخت آن بزرگتر از درخت نارنج و به مقدار درخت بیل هندی و برگ آن نیز اندک شبیه به آن و کوچکتر و عریضتر از برگ نارنج و مستعمل تخم آن است بدین نحو که در آب میخیسانند و پوست آن را جدا کرده به سوهان براده نموده بکار میبرند و آنچه صاحب تحفه نوشته که آن بیخی است و در تنکابن و مازندران کلاج دارو نامند و برگ آن از برگ بنفشه سبزتر و گل آن مثل بنفشه و در غایت سرخی و ساق آن از ساق بنفشه سطبرتر و سرخ اشتباه خواهد بود و شاید بیخی دیگر شبیه به آن باشد نه آن.
منابع :مخزن/اسما