ص 561، در برابر لوف، سه معادل لاتین آمده است. Arum Dranculus
Dracunculus Vulgarisهر دو با هم مترادف هستند و معادل آن لوف الحیه یا آذان القیّس (گوشهای کشیش) میباشد و برابر نهاده اصطلاح، Arum italicum«لوف جعد» یا «ذَریرَه» یا آذان الدّب (گوشهای خرس) است. در کتاب الصیدنه هر سه واژه لاتین در کنار هم معادل «لوف» آورده شده است که البته خطاست.
http://davesgarden.com/guides/pf/go/2034/
لوف | لوف . [ ل َ ] (ع مص ) خوردن یا خائیدن طعام . || گیاه خشک خوردن شتران . (منتهی ... |
لوف | لوف . (ع اِ) پیلگوش . گیاهی است و در مصر بسیار روید. چون لوف را با شراب ... |